انواع هویتیابی نوجوانان
هویت, هویت یابی, بحران هویت, روش های هویت یابی, انواع هویت یابی, عوامل مؤثر در شکل گیری هویت, حل بحران هویت
مرحله ی نوجوانی از مهم ترین مراحل رشد شخصیت فردی است.
چکیده: رشد هویت فرآیندی است که در طول عمر ادامه دارد ولی جستجو برای به دست آوردن آن در دوران نوجوانی بیشتر مطرح است. با ما همراه باشید تا با شکل گیری هویت در دروان نوجوانی بیشتر آشنا شوید.
تعداد کلمات 1277 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1277 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
روش های هویت یابی نوجوانان
هویتیابی نوجوانان به یکی از سه روش زیر صورت میگیرد.
الف - برخی از جوانان پس از یک دورهی آزمایش و کند و کاو درونی متعهدانه به هدفی در زندگی علاقهمند میشوند و در راه نیل و رسیدن به آن گام بر میدارند.
ب - برخی دیگر ممکن است هرگز «بحران هویت» را تجربه نکنند، این نوجوانان ارزشهای والدینشان را بدون چون و چرا پذیرفتهاند و برای خود به عنوان یک فرد بزرگسال نقشهایی را انتخاب میکنند که با نظر والدینشان هماهنگی کامل دارد. به صورتی که هویت این افراد در مراحل اولیه زندگی «تبلور» یافته است.
ج - دستهی دیگر از جوانان هویت انحرافی بر میگزینند، هویتی مغایر با ارزشهای جامعهای که در آن زندگی میکنند. مثلاً جوانی که در طول زندگیش تحت فشار باشد اگر در آینده پزشک شود امکان دارد در مقابل این فشارها طغیان کند و ولگرد شود. همچنین برخی از نوجوانان مناطق فقیر به جای آنکه با تلاش خود را به موقعیت اجتماعی بهتری برسانند ممکن است هویتی انحرافی برگزینند و افتخار کنند که در این دنیا کسی نیستند «خوش کنش،۱۳۷۱».
الف - برخی از جوانان پس از یک دورهی آزمایش و کند و کاو درونی متعهدانه به هدفی در زندگی علاقهمند میشوند و در راه نیل و رسیدن به آن گام بر میدارند.
ب - برخی دیگر ممکن است هرگز «بحران هویت» را تجربه نکنند، این نوجوانان ارزشهای والدینشان را بدون چون و چرا پذیرفتهاند و برای خود به عنوان یک فرد بزرگسال نقشهایی را انتخاب میکنند که با نظر والدینشان هماهنگی کامل دارد. به صورتی که هویت این افراد در مراحل اولیه زندگی «تبلور» یافته است.
ج - دستهی دیگر از جوانان هویت انحرافی بر میگزینند، هویتی مغایر با ارزشهای جامعهای که در آن زندگی میکنند. مثلاً جوانی که در طول زندگیش تحت فشار باشد اگر در آینده پزشک شود امکان دارد در مقابل این فشارها طغیان کند و ولگرد شود. همچنین برخی از نوجوانان مناطق فقیر به جای آنکه با تلاش خود را به موقعیت اجتماعی بهتری برسانند ممکن است هویتی انحرافی برگزینند و افتخار کنند که در این دنیا کسی نیستند «خوش کنش،۱۳۷۱».
عوامل مؤثر در شکلگیری هویت
عوامل گوناگونی در شکلگیری هویت نوجوانان مؤثر هستند که عبارتند از :خانواده، مدرسه، محله زندگی، نهاد اجتماعی- مذهبی و رسانههای گروهی. با این وصف، چون خانواده اولین نهادی است که پایههای اولیه شخصیت نوجوان را از دوره ی کودکی شکل میدهد، از اهمیت خاصی برخوردار است.
متأسفانه در جامعه ما در بسیاری از خانوادهها، فرزندسالاری وجود دارد به این معنی که والدین در خدمت مطلق فرزندانشان هستند که چنین جوی فعلاً در جامعه ما در حال گسترش است. این مطلب میتواند در شکلگیری هویت و اعتماد به نفس افراد در دورانی که والدین دیگر با فرزندانشان نیستند ضربه وارد کند، پیامدهای منفی چنین جوی به وجود آمدن مشکلات زناشویی بعد از ازدواج و به دنبال آن طلاق خواهد بود.
نحوهی نگاه والدین بر نوجوان خود نیز در شکلگیری شخصیت او تأثیرگزار است، یعنی چنانچه والدین نوجوان خود را فردی خنگ، تنبل، بی عرضه و... به حساب آورند در آینده و شکلگیری شخصیت وی لطمه وارد میسازد.
نکتهی قابل توجه دیگر در این رابطه شکاف نسل است که در رابطه والدین و نوجوان مطرح است. شکاف نسل یعنی اختلاف عمیق میان ارزشها و نگرشهای دو نسل مختلف است. عدهای بر این عقیدهاند که بخش عمدهای از تعارض میان والدین و نوجوانان ناشی از همین پدیده است. شکاف نسل گاهی ممکن است ذهنیت هردو نسل را تحت تأثیر قرار دهد. به عنوان مثال میتوان گفت به علت تحولات چشمگیر فرهنگی، اجتماعی و صنعتی نوجوانان امروزی آزادیخواه ترند و برای حقوق فردی و اجتماعی ارزش بیشتری قائل هستند، پس میتوان گفت: تفاوت میان افکار و نگرشهای والدین و نوجوانان به عنوان پدیدهای کم و بیش طبیعی و اجتنابناپذیر وجود دارد و از آنجا که نوجوان به سوی کسب استقلال گام بر میدارد، پارهای از رفتارهای خاص را روانشناسان نوعی عصیان یا اختلاف سلیقه تلقی نمودهاند که میتواند نشانهای برای عملکرد طبیعی نوجوان در جهت رسیدن به خودمختاری تلقی نمود «اسماعیلی، ۱۳۸۰).
در دورهی نوجوانی که معمولاً همه انسانها دچار بحران هویت میشوند دچار نوسانهای خلقی مختلفی میگردند که محققین روانشناس در کشوری دیگر پژوهشهایی در این زمینه انجام دادهاند که در جدول شماره ۴ خلاصهای از آن آمده است.
نوسانهای خلقی در نوجوانان باعث ایجاد تعارضاتی میگردد که در این باره، نجاتی (۱۳۷۶) اظهار میدارد: در دوران بحران هویت، نوجوان شدید در اضطراب به سر برده و دچار نوعی ناراحتی میگردد و در موارد زیر دچار شک و تردید میشود. این موارد عبارتند از: رفتار و تمایل جنسی، الگوهای دوستی، انتخاب شغل، اهداف بلند مدت، انتخاب و تشخیص مذهبی، نظام ارزشهای اخلاقی و تعهدات گروهی علایم فوق حداقل حدود سه ماه وجود دارند و اشکالاتی را در عملکرد اجتماعی و شغلی فرد به وجود میآورند. تردید داشتن در اهداف بلند مدت باعث عدم توانایی در انتخاب یک الگو و مدل برای زندگی میشود که عملاً فرد را از خدمت کردن به اجتماع و خودش باز میدارد. چنین بحرانی ممکن است باعث ابهام و سردرگمی فرد شود که عوارض زیر را در بردارد.
عارضه ۱: اختلال در احساس زمان و وقت، احساس اینکه گذشت زمان مهم نیست به جوان دست میدهد و فکر میکند برای انجام هر کاری بیش از حد وقت هست در مقابل عدهای دیگر فکر میکنند که همهی امور به شدت میگذرد و وقت و زمان کافی برای کار خود ندارند.
عارضه ۲: احساس شدید نسبت به خویش، فکر نوجوان مشغول خصوصیات بدنی یا شغل و نقشی است که بر عهده دارد و نمیتواند افکارش را از دایره کوچک خود آزاد نماید.
عارضه ۳: هویت منفی، در چنین وضعیتی نوجوان نقش و وظایفی را که به وسیله ی خانواده یا اجتماع برای او مناسب تشخیص داده میشود با تمسخر یا با پرخاشجویی و حالتی خصمانه طرد میکند که ممکن است به جای آن رفتاری عجیب و غریب و ناهنجار با اجتماع را بپذیرد «احمدی، ۱۳۷۵». در این حالت بسیاری از نوجوانان دچار بحران هویت میشوند و شاید نتوانند تعهدات گروهی خود را به نحو شایستهای انجام دهند.
در چنین مواقعی توجه به نکات زیر ضروری است:
متأسفانه در جامعه ما در بسیاری از خانوادهها، فرزندسالاری وجود دارد به این معنی که والدین در خدمت مطلق فرزندانشان هستند که چنین جوی فعلاً در جامعه ما در حال گسترش است. این مطلب میتواند در شکلگیری هویت و اعتماد به نفس افراد در دورانی که والدین دیگر با فرزندانشان نیستند ضربه وارد کند، پیامدهای منفی چنین جوی به وجود آمدن مشکلات زناشویی بعد از ازدواج و به دنبال آن طلاق خواهد بود.
نحوهی نگاه والدین بر نوجوان خود نیز در شکلگیری شخصیت او تأثیرگزار است، یعنی چنانچه والدین نوجوان خود را فردی خنگ، تنبل، بی عرضه و... به حساب آورند در آینده و شکلگیری شخصیت وی لطمه وارد میسازد.
نکتهی قابل توجه دیگر در این رابطه شکاف نسل است که در رابطه والدین و نوجوان مطرح است. شکاف نسل یعنی اختلاف عمیق میان ارزشها و نگرشهای دو نسل مختلف است. عدهای بر این عقیدهاند که بخش عمدهای از تعارض میان والدین و نوجوانان ناشی از همین پدیده است. شکاف نسل گاهی ممکن است ذهنیت هردو نسل را تحت تأثیر قرار دهد. به عنوان مثال میتوان گفت به علت تحولات چشمگیر فرهنگی، اجتماعی و صنعتی نوجوانان امروزی آزادیخواه ترند و برای حقوق فردی و اجتماعی ارزش بیشتری قائل هستند، پس میتوان گفت: تفاوت میان افکار و نگرشهای والدین و نوجوانان به عنوان پدیدهای کم و بیش طبیعی و اجتنابناپذیر وجود دارد و از آنجا که نوجوان به سوی کسب استقلال گام بر میدارد، پارهای از رفتارهای خاص را روانشناسان نوعی عصیان یا اختلاف سلیقه تلقی نمودهاند که میتواند نشانهای برای عملکرد طبیعی نوجوان در جهت رسیدن به خودمختاری تلقی نمود «اسماعیلی، ۱۳۸۰).
در دورهی نوجوانی که معمولاً همه انسانها دچار بحران هویت میشوند دچار نوسانهای خلقی مختلفی میگردند که محققین روانشناس در کشوری دیگر پژوهشهایی در این زمینه انجام دادهاند که در جدول شماره ۴ خلاصهای از آن آمده است.
نوسانهای خلقی در نوجوانان باعث ایجاد تعارضاتی میگردد که در این باره، نجاتی (۱۳۷۶) اظهار میدارد: در دوران بحران هویت، نوجوان شدید در اضطراب به سر برده و دچار نوعی ناراحتی میگردد و در موارد زیر دچار شک و تردید میشود. این موارد عبارتند از: رفتار و تمایل جنسی، الگوهای دوستی، انتخاب شغل، اهداف بلند مدت، انتخاب و تشخیص مذهبی، نظام ارزشهای اخلاقی و تعهدات گروهی علایم فوق حداقل حدود سه ماه وجود دارند و اشکالاتی را در عملکرد اجتماعی و شغلی فرد به وجود میآورند. تردید داشتن در اهداف بلند مدت باعث عدم توانایی در انتخاب یک الگو و مدل برای زندگی میشود که عملاً فرد را از خدمت کردن به اجتماع و خودش باز میدارد. چنین بحرانی ممکن است باعث ابهام و سردرگمی فرد شود که عوارض زیر را در بردارد.
عارضه ۱: اختلال در احساس زمان و وقت، احساس اینکه گذشت زمان مهم نیست به جوان دست میدهد و فکر میکند برای انجام هر کاری بیش از حد وقت هست در مقابل عدهای دیگر فکر میکنند که همهی امور به شدت میگذرد و وقت و زمان کافی برای کار خود ندارند.
عارضه ۲: احساس شدید نسبت به خویش، فکر نوجوان مشغول خصوصیات بدنی یا شغل و نقشی است که بر عهده دارد و نمیتواند افکارش را از دایره کوچک خود آزاد نماید.
عارضه ۳: هویت منفی، در چنین وضعیتی نوجوان نقش و وظایفی را که به وسیله ی خانواده یا اجتماع برای او مناسب تشخیص داده میشود با تمسخر یا با پرخاشجویی و حالتی خصمانه طرد میکند که ممکن است به جای آن رفتاری عجیب و غریب و ناهنجار با اجتماع را بپذیرد «احمدی، ۱۳۷۵». در این حالت بسیاری از نوجوانان دچار بحران هویت میشوند و شاید نتوانند تعهدات گروهی خود را به نحو شایستهای انجام دهند.
در چنین مواقعی توجه به نکات زیر ضروری است:
- داشتن درک صحیحی از نوجوان.
- دنیا را از دریچه و دیدگاه نوجوان مشاهده کردن
- تشریح وضعیت رشد و محیط با استفاده از مثالها
- دادن فرصت اظهارنظر برای بیان عقاید
- نظر خواستن از نوجوان و وادار کردن او به اندیشیدن و توجه به اظهارنظر وی
- محدود نکردن وی
- ندادن اجازه ی بیش از حد به وی برای غوطه ور شدن و در خود فرو رفتن.
- دادن فرصت به او برای اینکه با دوستان هم سن و سال خود ارتباط منطقی برقرار کند، ضمن آنکه به تشریح مسایل شغلی او میپردازیم «شرفی، ۱۳۷۶».
حل بحران هویت
اریکسون، بحرانی را که نوجوانان با آن روبه رو هستند را هویت در مقابل سرگردانی از نظر نقش اجتماعی نامیده است.
حل این بحران دارای طیفی است که در یک طرف آن کسب هویت و در طرف دیگر آن سرگردانی و بلاتکلیفی است، در این باره جهانگرد (۱۳۷۳) از قول مارسیا میگوید: حل واقعی هرگونه بحران روانی- اجتماعی، مستلزم روش خاصی است که از موفقیت فرد در میان دو قطب متضاد «هویت در مقابل بی هویتی» با تأکید بر قطب مثبت حکایت دارد. نتیجه اینکه اکثر افراد در سن نوجوانی نه دارای هویت کامل و نه بی هویت هستند. بلکه حالتی بین این دو شکل رادارد که در رفتار نوجوانان مشهود است.
به نظر مارسیا این پندار غلط است که حتماً نوجوانان باید در دوره ی نوجوانی کسب هویت کنند زیرا چنانچه تکالیف مرتبط با رشد آنها در مسیر کسب هویت دوره نوجوانی وجود داشته باشد و به موفقیت نیز رسیده باشد، ایفای نقش های بزرگسالان آسانتر خواهد شد. لذا، هیچ قانون روانشناختی مدعی نیست که اگر این تکلیف تا سن خاصی صورت نگیرد دیگر هرگز موفقیت در مورد بحران هویت به وجود نمیآید. به عبارت دیگر، کسانی که دوره نوجوانی را سپری نمودهاند، باز هم میتوانند تجاربی را انتخاب کنند که رشد آنها را در زمینههایی که احتیاج بیشتری دارند آماده سازد. چنین موقعیتی را روان درمانی میتواند برای آنها به وجود آورد. پس میتوان به این نتیجه رسید که همیشه امکان توانایی بالقوه جهت رشد وجود دارد، لیکن ممکن است بعضی وقتها مشکلات فراوانی وجود داشته باشد و اجازه ندهد نوجوان به موفقیتهایی دربارهی بحران هویت دست یابد.
منبع: مشکلات نوجوانی و جوانی
نویسنده: ابوالقاسم اکبری
حل این بحران دارای طیفی است که در یک طرف آن کسب هویت و در طرف دیگر آن سرگردانی و بلاتکلیفی است، در این باره جهانگرد (۱۳۷۳) از قول مارسیا میگوید: حل واقعی هرگونه بحران روانی- اجتماعی، مستلزم روش خاصی است که از موفقیت فرد در میان دو قطب متضاد «هویت در مقابل بی هویتی» با تأکید بر قطب مثبت حکایت دارد. نتیجه اینکه اکثر افراد در سن نوجوانی نه دارای هویت کامل و نه بی هویت هستند. بلکه حالتی بین این دو شکل رادارد که در رفتار نوجوانان مشهود است.
به نظر مارسیا این پندار غلط است که حتماً نوجوانان باید در دوره ی نوجوانی کسب هویت کنند زیرا چنانچه تکالیف مرتبط با رشد آنها در مسیر کسب هویت دوره نوجوانی وجود داشته باشد و به موفقیت نیز رسیده باشد، ایفای نقش های بزرگسالان آسانتر خواهد شد. لذا، هیچ قانون روانشناختی مدعی نیست که اگر این تکلیف تا سن خاصی صورت نگیرد دیگر هرگز موفقیت در مورد بحران هویت به وجود نمیآید. به عبارت دیگر، کسانی که دوره نوجوانی را سپری نمودهاند، باز هم میتوانند تجاربی را انتخاب کنند که رشد آنها را در زمینههایی که احتیاج بیشتری دارند آماده سازد. چنین موقعیتی را روان درمانی میتواند برای آنها به وجود آورد. پس میتوان به این نتیجه رسید که همیشه امکان توانایی بالقوه جهت رشد وجود دارد، لیکن ممکن است بعضی وقتها مشکلات فراوانی وجود داشته باشد و اجازه ندهد نوجوان به موفقیتهایی دربارهی بحران هویت دست یابد.
منبع: مشکلات نوجوانی و جوانی
نویسنده: ابوالقاسم اکبری
بیشتر بخوانید :
دنیای نوجوانی
جوانان و بحران هویت
اریکسون و هویت یابی در نوجوانی
نوجوانی و اهمیت آن
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}